- بد خواهی
- عمل بد خواه
معنی بد خواهی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اصلاح طلبی
آنکه بد دیگران را خواهد بد اندیش، کینه ور منتقم
بدخواه بودن، عمل بدخواه
Malevolence, Malice, Maliciousness
злоба , злонамеренность
Übelwollen, Bosheit, Boshaftigkeit
злоба , злі наміри
złośliwość, złość
malevolência, malícia, malignidade
malvagità, malizia
malevolencia, malicia, malignidad
malveillance, malice
boosheid
เจตนาร้าย , ความชั่วร้าย
kebencian
تقديرٌ , محقّقٌ , مقدّرٌ
दुष्टता , शत्रुता , शत्रुतापूर्ण
רָשָע
邪意 , 悪意
kötülük, kin, kötü niyet
দুষ্টতা
بدخواهی
اعتراض
مطالبه
بد گمانی
عمل بار خواه بار خواستن
هده خواهی
خود پرستی تکبر
عمل وا خواست اعتراض
بد خلقی بد خیمی زشت خویی تند خویی مقابل خوش خویی نیک خویی
بد خلق بد خیم ذ زشت خوی تند خو مقابل خوش خوی نیک خوی